سپهرسپهر، تا این لحظه: 22 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

یه پسر آسمونی

گل پسرم تولدت مبارک.

پسر گلم تا سن ٦ سالگیت جشن تولدات یه مهمونی خودمونی بود که خاله جونا و پدر جونو آنا جون بودن.خوش میگذشت. به مناسبت ورودت به کلاس اول و جشن ٦سالگیت یه تولد بزرگ ترتیب دادیمو همه ی فامیلو دعوت کردیم.(عکساشو باید جمع و جور کنم تا برات بذارم) چون من تو اون مهمونی خیلی جوش زدم و...........باباجون گفت دیگه نمی خواد این مدلی جشن بگیری .مهمترین دلیلشم این بود که چون ما مشهد نبودیم مهمونی رو خونه ی آنا جون گرفتیمو حسابی همه رو انداختیم تو زحمت. خلاصه از اون سال به بعد خونه ی خودمون واست جشن میگرفتیم با گروه دوستان و همکلاسیهات و دوستان خودم.اونم عالمی داشت. این کیک خوشگل مربوط میشه به تولد ٩ سالگیت.بعد از این تولد ازم خواستی تا جشن تولدات فقط د...
8 بهمن 1390

پسر شیطون من!

یادش بخیر.اینجای قشنگ نزدیک اردوگاه باغرود نیشابوره.یکی از جاهایی که وقتی میخواستیم یه دوری بزنیم و هوای تازه کنیم میرفتیم. اینجا شیطونیت گل کرده بود می خواستی از درخت بری بالا!!!!!!!!!!! همین جا 5شنبه ی گذشته کانون زلزله بود. اینجا هم کوه های اطراف باغروده.یه روز سرد با یه آفتاب خوب تصمیم گرفتیم بریم تا بادبادکی که با بابایی ساخته بودینو هوا کنی. ببین چه ژستی گرفتی!!!!! خیلی خوش گذشت.چایی هم برده بودیم که تو اون هوا می چسبید.   ...
3 بهمن 1390
1